دختری زیرِ درختِ انار...

"آخر میشوم آن انارِ لایقِ دستچینِ [تو] شدن "

برسد به دست های کوچکش (۴)

برای تکلیفی باید مینوشتم دلم میخواهد در بیست و پنج سالگی ات چگونه آدمی باشی و به کجا رسیدی باشی؟

دانه ی سرخِ دلم! بار ها و بارها این تمرین را با خود مرور کردم. با فاصله های زمانی مختلف درباره اش فکر کردم و هر بار به همانی رسیدم که در لحظه اول برایت خواسته بودم.

زیبای دوست داشتنی ام! باید این حقیقت را بدانی که فارغ از تمام این تکلیف ها که بهانه ای بیش نیستند من در تمام سال های زندگی ام، در تمام سال هایی که تو تنها یک رویای بالقوه ی دور در منتهی الیه دنیای دوست داشتنی ام هستی، برای تحقق آرزوهایی که برایت در سر دارم حواسم به تک تک رفتار هایم هست و تمام تلاشم برای این که یک انسان با اخلاق، بنده ای شکرگزار و یک مهربانِ مسئولیت پذیر باشی...

خوبِ آسمانی ام! آسوده باش و این را بدان که گرچه من همچنان همان دخترکِ ارغوانیِ رویا پرداز هستم و به آرزو ها می اندیشم اما بیشتر از آن به اصالت عمل معتقدم و برای آینده ی روشنت مدت هاست که محکم قدم برمیدارم...

محبوبه شب
۲۰ بهمن ۹۶ , ۱۹:۲۵
امیدوارم وقتی به یک ربع قرن زندگی و تجربه رسیدی، وقتی میانه ی راه می ایستی و نفس تازه می کنی برای دوباره به حرکت در اومدن و قدم گذاشتن 
۱- به عقب نگاه نکنی که ببینی چه مسیری رو طی کردی.
۲- اگه برگشتی و نگاه کردی لبخندی از سر رضایت روی لبات نقش ببنده.
: ) 

پاسخ :

ای جانم :)
حوا بانو
۲۱ بهمن ۹۶ , ۲۱:۰۶
اصل حالت شاد و خوش ؛)

پاسخ :

قربانت خودت هم هم ❤
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ ...
.
انارِ کالِ باغِ همسایه ام
که هیچکس
هوسِ چیدنش را نمیکند...
..
|وَ اجْعَلْ قَلْبِي بِحُبِّكَ مُتَيَّماً |
|و دل مرا سرگشته و دیوانه ی عشق و محبت خود قرار ده|
...
دهخدا را که قدم بزنی خواهی دید:
متیم .[ م ُ ت َی ْ ی َ ] (ع ص )
رام و منقاد، مشتاق و دردمند، مقلوب از عشق.
من خلاصه در اینم...
....
سرگشته ی محضیم و در این وادی حیرت
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم ...
......
جوری زندگی کنیم که بزرگترین لطفمان در حقِ مردم، [مرگمان] نباشد (نهج البلاغه)
.......
یک عمر هر دردی به من دادی حس میکنم عین نیازم بود ...
.......
ایدئولوژی من [محبته] وقتی پیامبر دینم پیغام آور مهربونیه :)
هذیون نوشته ها
Designed By Erfan Powered by Bayan