دختری زیرِ درختِ انار...

"آخر میشوم آن انارِ لایقِ دستچینِ [تو] شدن "

حبیب!

من فراموشکارم اما تو یادت باشد

لحظه هایی بود

هرچند کوتاه

و هرچند گذرا

اما لحظه هایی بود

که از عمق دلم تو را دوست داشتم

و دلتنگ تو بودم...

حوا ...
۲۹ فروردين ۹۷ , ۱۹:۲۶
:(
حرفِ دل بود واسه من...

پاسخ :

به به
سیبِ سبزِ بیان :)

خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود...
حوا ...
۲۹ فروردين ۹۷ , ۲۳:۰۹
سیبِ سبزی که وسطِ خروارها خوشه گندم گم شده :)
انارِ من چطوره؟! عروسِ قشنگِ بیان ^_^

... :(

پاسخ :

و به هرحال همچنان دوست داشتنیه ❤
خیلی خوب نیست
دعاش کن :)
الهام
۰۲ ارديبهشت ۹۷ , ۱۷:۱۴
حرف‌های ما هنوز ناتمام ....
تا نگاه می‌کنی :
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آن‌که با خبر شوی
لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌ شود
آی .....
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
         چقدر زود
                     دیر می‌شود!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ ...
.
انارِ کالِ باغِ همسایه ام
که هیچکس
هوسِ چیدنش را نمیکند...
..
|وَ اجْعَلْ قَلْبِي بِحُبِّكَ مُتَيَّماً |
|و دل مرا سرگشته و دیوانه ی عشق و محبت خود قرار ده|
...
دهخدا را که قدم بزنی خواهی دید:
متیم .[ م ُ ت َی ْ ی َ ] (ع ص )
رام و منقاد، مشتاق و دردمند، مقلوب از عشق.
من خلاصه در اینم...
....
سرگشته ی محضیم و در این وادی حیرت
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم ...
......
جوری زندگی کنیم که بزرگترین لطفمان در حقِ مردم، [مرگمان] نباشد (نهج البلاغه)
.......
یک عمر هر دردی به من دادی حس میکنم عین نیازم بود ...
.......
ایدئولوژی من [محبته] وقتی پیامبر دینم پیغام آور مهربونیه :)
هذیون نوشته ها
Designed By Erfan Powered by Bayan