همان جور که نشسته ام بین آلبوم های جور واجور و قد و نیم قد قدیمی و جدید و غرق در اتفاقات داخل عکس ها هستم چشمم خورد به آن عکس گوشه ی چپ آلبومِ سبز گل گلی و از فکری که بعد از دیدنش به ذهنم خطور کرد از تهِ تهِ دل ازیک جایی مثل عمقِ وجود شروع به خندیدن کردم. در عکس چیز خنده داری نبود. شاید هم در مثبت اندیشانه ترین حالت ممکن لبخند داخل قابش یک خاطرات بغض آور را تداعی میکرد اما من همان جور عکس قدیمی را نگاه میکردم و بلند بلند به دختر بچه ی مظلوم، سر به زیر و خجالتی داخل قاب دوربین میخندیدم.
«هیچ وقت توی زندگی تان سعی نکنید تا بچه ی خیلی خوبی باشید...» این را دختر خجالتی و آرام داخل تصویر به شما میگوید. یک بچه ی مظلوم، بی صدا و بی آزار شاید در نگاه اول خیلی گوگولی و خوب بنظر برسد و همه با دیدنش کلی ابراز محبت کنند که وای خدای من چه بچه ی ساکت و خوب و عاقلی و یک لبخند کشدار هم تحویل صاحاب بچه بدهند اما... اما من همچنان به قوت میگویم هیچ وقت سعی نکنید بچه خوبِ ی ماجرا باشید !!
بچه ی خوب بودن شاید اولش خیلی درخشنده و خوب و خاص بنظر برسد ولی کم کم همه چیز تغییر خواهد کرد. مثلا شمایِ بچه خوب بعد از مدتی کم کم درخشانی تان را در جمع از دست میدهید و این خوب بودن و آقا یا خانوم بودنتان تبدیل میشود به یک وظیفه. بعد از مدت کوتاهی دیگر کسی از شما درباره ی علاقه ها و دوست داشتنی هایتان سوال نمی پرسد و در حالی که از دیدن آب زرشک لب و لوچه تان آب افتاده و دلتان قیژ و ویژ میرود یک بستنی قیفی گنده میدهند دستتان و شما چون بچه خوبِ هستید باید در سکوت لبخند بزنید و در حالی که چشمتان دنبال آن لیوان پر از آب زرشک خوشرنگ است بستنی قیفی دوست نداشتنی داخل دستتان را لیس بزنید.
اگر بچه خوبِ یک جمع باشید کم کم همه یادشان می رود از شما هم سوال پرسند. که مثلا فلان غذا را دوست داری؟ یا دوست داری آن کانال و فلان برنامه اش را تماشا کنی!؟ و حتی تر این که نظرت درباره ی جایی که میخواهند بروند سفر را هم نمیپرسند. چرا ؟!چون شما همیشه بچه خوب ِ بودید و هر کاری که خانواده کردند و هر چیزی که انتخاب کردند و هر جا که رفتند را بی چون و چرا پذیرفتید.
بچه خوب ِ بودن شاید در نگاه اول چیز خوبو دوست داشتنی بنظر برسد ولی بچه خوب ها کم کم در طول زمان درخششان را از دست خواهند داد و بعد مدتی به یک جایی میرسند که دیگر نظرشان برای هیچ کس مهم نخواهد بود و دیگر کسی نمیبیندشان. بچه خوبِ بودن به قدر بچه بد ِ بودن دوست نداشتنی و به درد نخور است. همیشه سعی کنید یک چیز بین این دو باشید گاهی آرام و ساکت و عاقل و گاهی هم شر و شور و پر سر و صدا و دیوانه...
تجربه نوشت :
از ما گفتن بود..
پی نوشت :
بچه خوبِ ها همیشه لبخند میزنند
و برای همین هیچ کس هیچ وقت نمیفهمد چقدر حال دلشان خوب نیست
چقدر لبخند هایشان درد میکند ...
- يكشنبه ۱۹ ارديبهشت ۹۵ , ۰۱:۰۱