گاهی وقت ها مینشینم و به این فکر میکنم که چطور خدا حتی روی ریز ترین چیز های زندگی ما دقت کرده. بعد خودم هاج و واج میمانم و با خودم میگویم:«یعنی واقعا خدا وقتی داشته منو می افریده به این قضیه هم دقت کرده بود؟» بعد خودم از بهت و سوال مسخره ی خودم خنده ام میگیرد و میگویم:«خودت داری میگی خدا خنگه. خدا که مثل تو نیست. حواسش به همه چیز هست.»
یکی از مهم ترین چیز های ریزی که خدا در من به آن توجه کرده، گذاشتن آپشنِ "سرماخوردگی خفن" صبحِ بعد از شب هاییست که خیلی گریه کرده باشم. یعنی این آپشن حقیقتا برای من از نان شب واجب تر است چون ممکن بود به احتمال صد و بیست درصد بدون داشتن این آپشن از شدت بغض در عنفوان جوانی مثل یک بالن بترکم.
حقیقتش این است که من از گریه کردن جلوی دیگران یا این که کسی بفهمد من گریه کرده ام، سخت بدم می آید و فراری ام. این که میگویم سخت، خییییل سخت ها! در حدی که شاید مادرم در تمام این بیست و یک سال یک الی دو بار گریه مرا دیده باشد آن هم در روضه.
خلاصه که من این آپشن خفنِ جاساز شده در وجودم را عمیقا دوست دارم. این که عطسه میکنم اشکم می آید، پلک میزنم اشکم می آید، نفس میکشم اشکم می آید و هیچ کس نمیپرسد:«وایییی چت شده تو؟» چون من شدیدا سرما خورده ام و آبریزش چشم و دماغ ورم کرده ی قرمز چیزی خیلی عادی است در این شرایط.
این پست را نوشتم فقط برای این که بگویم دمت خیلی گرم است خدا. خیلی مخلصیم به جان خودت. اصلا چطور میشود آدم چنین آپشنی داشته باشد و خالق این آپشن را شایسته ی سجده کردن و عبادت نداند. یعنی اگر نداند واقعا خیلی جاهل است و... بیخیالشان. بیا اصلا من جای همه ی آن هایی که هنوز نفهمیده اند چه آپشن های خفنِ ریزی در وجودشان جاساز کرده ای از تو تشکر میکنم. چاکر، پاکر، مخلص، بوس...
یکی از مهم ترین چیز های ریزی که خدا در من به آن توجه کرده، گذاشتن آپشنِ "سرماخوردگی خفن" صبحِ بعد از شب هاییست که خیلی گریه کرده باشم. یعنی این آپشن حقیقتا برای من از نان شب واجب تر است چون ممکن بود به احتمال صد و بیست درصد بدون داشتن این آپشن از شدت بغض در عنفوان جوانی مثل یک بالن بترکم.
حقیقتش این است که من از گریه کردن جلوی دیگران یا این که کسی بفهمد من گریه کرده ام، سخت بدم می آید و فراری ام. این که میگویم سخت، خییییل سخت ها! در حدی که شاید مادرم در تمام این بیست و یک سال یک الی دو بار گریه مرا دیده باشد آن هم در روضه.
خلاصه که من این آپشن خفنِ جاساز شده در وجودم را عمیقا دوست دارم. این که عطسه میکنم اشکم می آید، پلک میزنم اشکم می آید، نفس میکشم اشکم می آید و هیچ کس نمیپرسد:«وایییی چت شده تو؟» چون من شدیدا سرما خورده ام و آبریزش چشم و دماغ ورم کرده ی قرمز چیزی خیلی عادی است در این شرایط.
این پست را نوشتم فقط برای این که بگویم دمت خیلی گرم است خدا. خیلی مخلصیم به جان خودت. اصلا چطور میشود آدم چنین آپشنی داشته باشد و خالق این آپشن را شایسته ی سجده کردن و عبادت نداند. یعنی اگر نداند واقعا خیلی جاهل است و... بیخیالشان. بیا اصلا من جای همه ی آن هایی که هنوز نفهمیده اند چه آپشن های خفنِ ریزی در وجودشان جاساز کرده ای از تو تشکر میکنم. چاکر، پاکر، مخلص، بوس...
- دوشنبه ۲۵ تیر ۹۷ , ۱۹:۲۷