از این جایی که ایستادم. با موقعیت و پیشینه دختری که حالا حوالی سی سالگیش قدم میزنه، به خیلی از هدفهاش نرسیده و به خیلیهاشون چرا اما نهایتا همیشه ادامه داده باید بگم:
ولی شما هیچ وقت متوجه نمیشید آدمها برای رسیدن به جایی که الان هستن چه راه پر فراز و نشیبی رو طی کردن، چه زخمهایی خوردن، چه شبهایی رو تا صبح بیدار موندن، چقدر اشک ریختن، چقدر جنگیدن، چقدر...
شما هیچ وقت نمیفهمید درد زن بودن رو تو جهانی که عادیترین قوانین هم مقابل زنه. شما هیچ وقت سختی سرپا موندن و به سختی بالاتر رفتن یک زن رو درک نمیکنید.
شما هیچ وقت سنگینی بدوش کشیدن بار غم تناقضات جامعه رو حس نمیکنید وقتی توی کشور اسلامی بخاطر چادری بودن همون اول بسم الله اسمت از نصف بیشتر موقعیتها خط میخوره!
شما هیچ وقت نمیفهمید ادامه دادن و بیخیال رویاها و ارزشها نشدن برای یک زن، یک دختر که میخواد فقط با تکیه بر قدرت و توان خودش بالا بره نه با ادا و کل بر دیگران بودن، چقدر سخته
کاش هیچوقت هیچکسی نفهمه و ندونه...
پینوشت:
تو! آره خود تویی که با همه سختیها خسته شدی اما ناامید نه و داری ادامه میدی راه رویاهات رو، خدا قوت. میدونستی تو خیلی ارزشمندی؟ قدر خودتو بدون 💜
- چهارشنبه ۲۶ مرداد ۰۱ , ۱۴:۴۷