دختری زیرِ درختِ انار...

"آخر میشوم آن انارِ لایقِ دستچینِ [تو] شدن "

این عناصرِ گوگولی

با دودلی خیلی خیلی زیاد صفحه ی پیام را باز کردم و شروع کردم به نوشتن. یک نوع در هم تنیدگی احساسات  در وجودم پدید آمده بود. یک سمت دلم گواهی بازخورد خوب و راحت بودن میداد و یک سمتش آلارم رودربایستی و اگر سنگ رو یخ شدی بعد چی؟ خلاصه طبق معمول همیشه ام پرو پرو دلم را زدم به دریا، نوشتم و نوشتم و نوشتم و بعد هم ارسال.
بعد چند دقیقه نوتیف پیام جدید را که دیدم رسما داخل قفسه سینه ام حسینه ای برپا شد. قلبم در سینه میکوبید و میکوبید. با یک حس دوگانه ی عجیب پیام را باز کرد و شروع کردم به جواب دادن. کمی که حرف ها پیش رفت آن سمتِ بازخورد خوب لبخند زنان نگاهم کرد و گفت:«دیدی گفتم»
درست خاطرم نیست اما گمانم قبل تر هم درباره اش نوشته بودم. آن عنصر عجیب داخل جدول تناوبی عناصر خانواده شوهر را میگویم. حقیقتش تا قبل از ازدواج بی هیچ دلیل مستدلی حس میکردم برادر شوهر ها باید از اعضاء خیلی دوست داشتنی خانواده شوهر باشند اما از دیشب به این نتیجه رسیدم جزو: بی حاشیه ترین، بی آزار ترین، پایه ترین‌ و بامزه ترین عناصر هم هستند و خب در کل دمتان گرم :))


پی نوشت:
یک جور نوشتم بی آزار ترین عناصر هرکی ندونه فکر میکنه از بقیه اعضاء چقدر ازار دیدم :)))
( در همین حین مادر شوهرش صدایش میزند و میگوید:« بیا این دیگ مسی هارو بساب عرووس» :)))
اسمارتیز :)
۱۱ شهریور ۹۷ , ۰۹:۵۶
منم این دوگانگی اخساسات رو برای پیام دادن و زنگ زدن زیاد تجربه کردم :/ و چقدر بده و چقدر دوستش ندارم :/ 

این طوری گفتی یه لحظه دلم سوخت واسه عروسمون که برادرشوهر نداره :) ولی البته جاری‌ها موجودات عجیبی‌ان دیییی:

پاسخ :

آره حس خیلی داغونیه :/

تو هم خواهرشوهرش باش هم برادر شوهرش :)))
جاری که ندارم فعلا دی: پس از زندگی و حال لذت میبرم :)))
الهام
۱۲ شهریور ۹۷ , ۲۱:۳۸
 :) با اینکه تجربش نکردم و درکش کمی مشکل ولی قطعا وقتی تعداد ادمایی که ادم به اسم خانواده میشناستشون یهو زیاد میشه یه حس غریبی باید داشته باشه :)) انشالله همیشه باتک تک اعضای خانودتون کیف کنین و خوش باشین:))

پاسخ :

حس غریب و بامزه ای داره :))
قربانت :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ ...
.
انارِ کالِ باغِ همسایه ام
که هیچکس
هوسِ چیدنش را نمیکند...
..
|وَ اجْعَلْ قَلْبِي بِحُبِّكَ مُتَيَّماً |
|و دل مرا سرگشته و دیوانه ی عشق و محبت خود قرار ده|
...
دهخدا را که قدم بزنی خواهی دید:
متیم .[ م ُ ت َی ْ ی َ ] (ع ص )
رام و منقاد، مشتاق و دردمند، مقلوب از عشق.
من خلاصه در اینم...
....
سرگشته ی محضیم و در این وادی حیرت
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم ...
......
جوری زندگی کنیم که بزرگترین لطفمان در حقِ مردم، [مرگمان] نباشد (نهج البلاغه)
.......
یک عمر هر دردی به من دادی حس میکنم عین نیازم بود ...
.......
ایدئولوژی من [محبته] وقتی پیامبر دینم پیغام آور مهربونیه :)
هذیون نوشته ها
Designed By Erfan Powered by Bayan