دختری زیرِ درختِ انار...

"آخر میشوم آن انارِ لایقِ دستچینِ [تو] شدن "

تناقض محض

این روز ها دلم برای همه چیز تنگ میشود و برای هیچ چیز. مثلا گاهی پرت میشوم به اوایل وبلاگ نویسی و شلوغی های نظرات زیر هر پست بعد دلم تنگ میشود برای آن زمان، آن آدم ها و آن ارتباطات. منتهی یکی دو دقیقه ای نگذشته هنوز که میبینم من چقدر این روز ها حوصله ی هیچ چیز و هیچ کس را ندارم و چقدر دلم یک گوشه ی ساکت دور از هر آشنایی را میخواهد.


میدانید زندگی سراسر از تناقضات است.

همین که من دلم برای این قاب سفید و بنفش و روز های شلوغش تنگ میشود اما وقتی واردش میشوم نه انگیزه ای برای نوشتن دارم نه حرفی برای زدن. دکمه ی قرمز بالای صفحه را میزنم و میروم تا فردا صبح که باز دلم برای اینجا تنگ شود و باز حوصله ای برای گفتن نداشته باشم...

pary daryayi
۰۸ آذر ۹۷ , ۱۸:۰۱
(((:**ماهم دلمون برات تنگ شده 

پاسخ :

گمونم تو همون پریِ دریایی توی کتاب قصه های بچگی ای
که آدم همیشه دوست داشت تو حقیقت ببینیدش.

ممنون که مهربونی خوبِ آبی :)💙
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۰۸ آذر ۹۷ , ۱۸:۲۹
خب بیا بگو دیگه چه خبر؟ D:

پاسخ :

داغ ترین خبر این که فردا شب عروسی داداشمه :))
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۰۸ آذر ۹۷ , ۲۰:۵۳
*_* به سلامتی. چی بهتر از خبر عروسی اصلا^_^
ان‌شاالله عاقبت به خیر بشن

پاسخ :

ممنون خوبِ  مهربون 😘❤
rangi rangi
۱۰ آذر ۹۷ , ۱۴:۱۶
منم دقیییقا همینجوریم😢

پاسخ :

خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ ...
.
انارِ کالِ باغِ همسایه ام
که هیچکس
هوسِ چیدنش را نمیکند...
..
|وَ اجْعَلْ قَلْبِي بِحُبِّكَ مُتَيَّماً |
|و دل مرا سرگشته و دیوانه ی عشق و محبت خود قرار ده|
...
دهخدا را که قدم بزنی خواهی دید:
متیم .[ م ُ ت َی ْ ی َ ] (ع ص )
رام و منقاد، مشتاق و دردمند، مقلوب از عشق.
من خلاصه در اینم...
....
سرگشته ی محضیم و در این وادی حیرت
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم ...
......
جوری زندگی کنیم که بزرگترین لطفمان در حقِ مردم، [مرگمان] نباشد (نهج البلاغه)
.......
یک عمر هر دردی به من دادی حس میکنم عین نیازم بود ...
.......
ایدئولوژی من [محبته] وقتی پیامبر دینم پیغام آور مهربونیه :)
هذیون نوشته ها
Designed By Erfan Powered by Bayan