خواستم از نود و هشتی که گذشت بنویسم. فکر کردم و فکر کردم و فکر کردم. تهش دیدم هیچ چیز به نود و هشت و نود هفت و قبلتر و بعدترش مربوط نیست. همه چی من بودم و من خیلی نانوشتنیتر از این حرفها بود که بشه براش یه پست نوشت.
حقیقتش اینه که امسال آرومترین سال تحویل عمرم رو قراره تجریه کنم. سالی که نه برای شروعش مثل سالهای قبلتر سرخوشانه همه چیز رو حاضر کردم. نه حتی حرص خوردم برای این که همه بپذیرن هر ساعتی که باشه تحویل سال باید بیدار باشن. امسال میخوام لبهی حوض بشینم، به آسمون نگاه کنم، لبخند بزنم و منتظر یه شروع جدید باشم. به همین سادگی و به دور از هر هیاهویی.
پستی که خوندید رو ساعتها نوشتم و پاک کردم. تهش موند همین دو پاراگراف و این که: برای تک تکتون دلی مهربون، لبی خندون، لحظاتی آروم، آرزو دارم و مهمتر از همه دوستتون دارم ❤
- جمعه ۱ فروردين ۹۹ , ۰۲:۲۵