دختری زیرِ درختِ انار...

"آخر میشوم آن انارِ لایقِ دستچینِ [تو] شدن "

بیا تا ابد لجبازی کنیم!

همه ی ما خواه ناخواه یک دخترک لجباز داریم که درونمون نفس میکشه. فرقمونم فقط توی اینه که یکسری هامون دست و بال اون دخترک رو باز تر میگذاریم و یکسری مون نه. منم از این دایره مستثنی نیستم. پشت تمام این صبوری ها، سکوت ها و مدارا کردن های خانمانه یک دخترک لجباز پا به زمین میکوبه توی وجودم. مثلا وقتی که کلافه از دنیا و آدم ها طول خیابون رو قدم میزنم و در جواب تویی که با نگرانی از پشت سر میگی:«بند کتونیت وا شده نمیخوای ببنیدیش؟ میخوری زمین ها» لجوجانه و بیخیال نگرانی هات درحالی که به راهم ادامه میدم، شونه بالا میندازم و میگم:«نچ حوصله ندارم فعلا. حالا بعد میبندمش» و تو از پشت با دست های مردونت بازوهای ظریفمو توی مشتت قفل میکنی، وقتی که ایستادم خم میشی و بند کتونی هام رو به پسرونه ترین حالت ممکن پاپیون میزنی و با لحن عصبانی میگی:«خیلی دیوونه و لجبازی دختر»

و من اعتراف میکنم توی این لحظه ها جای احساس پشیمونی ته دلم کیلو کیلو قند آب میشه و دلم میخواد همیشه لجباز ترین دختر این شهر بمونم...

حوا ...
۲۰ شهریور ۹۷ , ۰۶:۲۷
به جایی رسیدیم که باید گفت:
واسه خیلیا خاطره‌ست آرزومون :)

پاسخ :

ولی من مطمئنم یه روزی که دور نیست آرزو ها محقق میشن :)
مهم اینجاست که اون روز یادمون باشه چیزی که بهش رسیدیم یه زمانی ارزومون بوده
و قدردان باشیم...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ ...
.
انارِ کالِ باغِ همسایه ام
که هیچکس
هوسِ چیدنش را نمیکند...
..
|وَ اجْعَلْ قَلْبِي بِحُبِّكَ مُتَيَّماً |
|و دل مرا سرگشته و دیوانه ی عشق و محبت خود قرار ده|
...
دهخدا را که قدم بزنی خواهی دید:
متیم .[ م ُ ت َی ْ ی َ ] (ع ص )
رام و منقاد، مشتاق و دردمند، مقلوب از عشق.
من خلاصه در اینم...
....
سرگشته ی محضیم و در این وادی حیرت
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم ...
......
جوری زندگی کنیم که بزرگترین لطفمان در حقِ مردم، [مرگمان] نباشد (نهج البلاغه)
.......
یک عمر هر دردی به من دادی حس میکنم عین نیازم بود ...
.......
ایدئولوژی من [محبته] وقتی پیامبر دینم پیغام آور مهربونیه :)
هذیون نوشته ها
Designed By Erfan Powered by Bayan