دختری زیرِ درختِ انار...

"آخر میشوم آن انارِ لایقِ دستچینِ [تو] شدن "

فی مقعد صدق عند ملیک المقتدر...

زیاد شنیده بودم این جمله را که بعد از اتمام جنگ مردم همه یکـصدا میگفتند:
"در بهارِ آزادی جایِ شهدا خالی" 
و خب من امروز میگویم:
«در این بهارِ آزادی 
که تک تک شکوفه هایش با خونِ سرخِ شما آبیاری شده اند
جایِ خوبتان نوش روح بلندتان
زمین که جا خالی گفتن ندارد، جایِ ما پیش اربابمان و حضرت عقیله درکنار شما خالی...»

دلم که تنگ میشود
می آیم قطعه ی پنجاه
یقین دارم که همان حوالی هستی
و قول خدا تا به ابد حق است...
محبوبه شب
۳۰ آبان ۹۶ , ۱۷:۵۰
خوشا به سعادتشون..
ان شاءالله با آقازاده ی اباعبدالله محشور باشن.

پاسخ :

ان شاء الله :)
حسین ...
۳۰ آبان ۹۶ , ۲۱:۱۱
این پیروزی بزرگ رو مدیون خون شهدا هستیم. ولی خب دینی که به شماها داریم هم کمتر از دینی نیست که به شهدا داریم. مراتب تشکر و قدردانی رو از همینجا اعلام میکنم.

پاسخ :

شما لطف دارید :)
من که کاره ای نیستم...
خودشون دستگیرتون باشن الهی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ ...
.
انارِ کالِ باغِ همسایه ام
که هیچکس
هوسِ چیدنش را نمیکند...
..
|وَ اجْعَلْ قَلْبِي بِحُبِّكَ مُتَيَّماً |
|و دل مرا سرگشته و دیوانه ی عشق و محبت خود قرار ده|
...
دهخدا را که قدم بزنی خواهی دید:
متیم .[ م ُ ت َی ْ ی َ ] (ع ص )
رام و منقاد، مشتاق و دردمند، مقلوب از عشق.
من خلاصه در اینم...
....
سرگشته ی محضیم و در این وادی حیرت
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم ...
......
جوری زندگی کنیم که بزرگترین لطفمان در حقِ مردم، [مرگمان] نباشد (نهج البلاغه)
.......
یک عمر هر دردی به من دادی حس میکنم عین نیازم بود ...
.......
ایدئولوژی من [محبته] وقتی پیامبر دینم پیغام آور مهربونیه :)
هذیون نوشته ها
Designed By Erfan Powered by Bayan