دختری زیرِ درختِ انار...

"آخر میشوم آن انارِ لایقِ دستچینِ [تو] شدن "

مثل من نباش!

مثل اون روزی که بعد رفتن نصاب‌های پرده درحالی که روی مبل می‌نشست گفت:« خداروشکر بالاخره پرده‌هارو آوردن نصب کردن و خیالت راحت شد. همون چیزی که میخواستی شده» و من ناخواسته قلپ قلپ اشک ریختم! مثل پرده‌ای که رنگش از نظر همه همونی بود که گفته بودم اما فقط خودم می‌دونستم اونی نیست که من انتخاب کردم.

بعضی اتفاقا اینطورین. اینطوری که بنظر همه همون چیزی میان که تو می‌خواستی اما فقط خودتی که می‌دونی اون رنگی که تو می‌خواستی دو تناژ پایین‌تر از چیزیه که تحویل گرفتی. و دو تناژ تفاوت، اصلا چیز کمی نیست!

بدتر از همه میدونی چیه؟ این که برای اکثر مردم دغدغه آدمایی مثل تو مسخره‌س. برای اکثر آدما خردلی و لیمویی هردو زردن، مغزپسته‌ای و چمنی هردو سبزن، لاجوردی و نفتی هردو آبین، یاسی و نیلی هردو بنفشن، شرابی و عنابی هردو قرمزن؛ درحالی که برای تو هرکدوم از اون ها دنیای متفاوتی دارن.

تو اما مثل من نباش. دنیارو ساده ببین. مثل اکثر آدم‌ها باش و زندگی کن. به همه‌ی آبی‌ها بگو آبی به همه‌ی زردها بگو زرد به همه‌ی قرمزها بگو قرمز به همه‌ی اتفاقات بگو اتفاق. به همین سادگی...

عباس زاده
۰۶ تیر ۰۰ , ۰۸:۳۷

سلام

قطعا تفاوت داره 

اما زندگي رو هر جوري بگيري همونطور ميگذره

اگه سخت بگيري سخت ميگذره و اگه آسون، آسون 

اگه سخت بگيري قطعا اذيت ميشي

پس براي راحتي خودت سخت نگير

نه اينكه براي آدماي ديگه فرقي نداشته باشه اما راحت ميگيرن كه بهشون سخت نگذره

پاسخ :

حرفتون کاملا درسته
من با این که تیپیکال شخصیتیه کمال‌گرام رو اصلا و به هیچ وجه انکار نمی‌کنم ولی خوب میدونم با این وجود در تمام این سال‌ها سعی کردم جز در مسیر هدف‌ها و تعهدهای مربوط به شخص خودم؛ به دنیا و آدم‌هاش کاملا آسون بگیرم و واقعا هم اینطور بوده
منتهی یه چیز هرگز برای من قابل درک و هضم نخواهد شد و اون اینه که وقتی بعنوان یه متخصص انجام کاری رو پذیرفتی با تمام وجود و درست انجامش ندی! چطور میشه در جواب اعتماد کسی بدون مسئولیت و بیخیال رفتار کنه آدم و با فرض سخت نگرفتن پیش بره؟ 
من در هر زمینه‌ای آسون گرفتن رو می‌پذیرم جز در این زمینه و هرگز برام قابل قبول نخواهد بود اینطور بی قید بودن‌ها 
عباس زاده
۰۹ تیر ۰۰ , ۱۱:۴۷

اين دقيقا درسته

پاسخ :

و خب وقتی چنین دیدی داشته باشی تو دنیای امروز که تعهد کاری خیلی جاها تبدیل به یه شوخی شده، واقعا سخت میگذره
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ ...
.
انارِ کالِ باغِ همسایه ام
که هیچکس
هوسِ چیدنش را نمیکند...
..
|وَ اجْعَلْ قَلْبِي بِحُبِّكَ مُتَيَّماً |
|و دل مرا سرگشته و دیوانه ی عشق و محبت خود قرار ده|
...
دهخدا را که قدم بزنی خواهی دید:
متیم .[ م ُ ت َی ْ ی َ ] (ع ص )
رام و منقاد، مشتاق و دردمند، مقلوب از عشق.
من خلاصه در اینم...
....
سرگشته ی محضیم و در این وادی حیرت
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم ...
......
جوری زندگی کنیم که بزرگترین لطفمان در حقِ مردم، [مرگمان] نباشد (نهج البلاغه)
.......
یک عمر هر دردی به من دادی حس میکنم عین نیازم بود ...
.......
ایدئولوژی من [محبته] وقتی پیامبر دینم پیغام آور مهربونیه :)
هذیون نوشته ها
Designed By Erfan Powered by Bayan