دختری زیرِ درختِ انار...

"آخر میشوم آن انارِ لایقِ دستچینِ [تو] شدن "

Je t’aime chaque jour davantage

قرار بود برای جلسه بعد یه جمله برای کسی که خیلی دوستش داریم بنویسیم

شاید خنده دار باشه، شاید عجیب

وسط مراسم بودم که حس کردم الان وقتشه

دفترچه‌ همیشه همراهم رو از داخل کیفم درآوردم

صفحه دفترو باز  کردم و نوشتم:«Je te connais par coeur»

موقع خوندن جمله استاد که یه کانادایی الاصل‌ه با شنیدنش لبخند زد و گفت:«خوشبحال مخاطبش» گفتم:«خوشبحال من بابت داشتنش تو زندگیم» کنجکاوانه پرسید:«میتونم بپرسم کی هست این شخص ؟» بدون مکث گفتم:« ما صداشون میزنیم امام حسین» متعجب سری تکون داد و ادامه داد:« برای اولین باره چنین اسمی رو میشنوم و جالب‌تر اینه که برای اولین باره یکی از شاگردام برای چنین کسی نوشته این تکلیف رو. یه روز برام از این فرد بگو و این که چرا برای اون نوشتی بین این همه آدم » سرمو به نشونه تاکید تکون دادم و به این فکر کردم که از کجا باید شروع کنم داستان این عاشقی رو...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ ...
.
انارِ کالِ باغِ همسایه ام
که هیچکس
هوسِ چیدنش را نمیکند...
..
|وَ اجْعَلْ قَلْبِي بِحُبِّكَ مُتَيَّماً |
|و دل مرا سرگشته و دیوانه ی عشق و محبت خود قرار ده|
...
دهخدا را که قدم بزنی خواهی دید:
متیم .[ م ُ ت َی ْ ی َ ] (ع ص )
رام و منقاد، مشتاق و دردمند، مقلوب از عشق.
من خلاصه در اینم...
....
سرگشته ی محضیم و در این وادی حیرت
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم ...
......
جوری زندگی کنیم که بزرگترین لطفمان در حقِ مردم، [مرگمان] نباشد (نهج البلاغه)
.......
یک عمر هر دردی به من دادی حس میکنم عین نیازم بود ...
.......
ایدئولوژی من [محبته] وقتی پیامبر دینم پیغام آور مهربونیه :)
هذیون نوشته ها
Designed By Erfan Powered by Bayan